دانستنیهای جالب و زیادی درباره فرهنگ ناشنوایان و زبان اشاره وجود دارد. مثلا نبودِ یک زبان اشاره واحد بینالمللی که البته ظاهرا تلاشهایی برای شکلگیری آن در حال انجام است که در نوع خود بینظیر است. افراد شنوا اغلب ناشنوایی را “ناتوانی در شنیدن” میدانند. با این حال، ناشنوا بودن چیزی فراتر از این است که فرد بتواند بشنود یا نه. این مهم مربوط به بخشی از جامعه با تاریخ، ارزشها و فرهنگ خاص خود میشود. در ادامه برخی از حقایق شگفتانگیز درباره فرهنگ ناشنوایان و تفاوت آن با فرهنگ شنیداری را میخوانیم.
زبان اشاره جهانی نیست
اکثر کشورها زبان اشاره مجزای خود را دارند. زبانهای اشاره کشورها تاریخ منحصر به فرد خود را دارند که بعضا جدا از ریشهها و تاریخچه زبانهای گفتاری مربوط به کشورهایشان است. مثلا به عنوان یک نمونه جالب، از آنجایی که یکی از بنیانگذاران اولین مدرسه ناشنوایان در آمریکا اهل فرانسه بود، زبان اشاره آمریکایی شباهتهای زیادی به زبان اشاره فرانسوی دارد و از طرف دیگر با زبان اشاره انگلیس کاملا متفاوت است. به عبارت دیگر، ناشنوایان آمریکایی اغلب میتوانند به راحتی با ناشنوایان فرانسوی ارتباط برقرار کنند، اما با ناشنوایان انگلیسی نه!
اشتراکگذاری اطلاعات
این که افراد ناشنوا در مورد موضوعات شخصی مانند سلامت، حقوق و میزان وام مسکن خود صحبت کنند، حتی با افرادی که به خوبی نمیشناسند، اصلا غیرعادی نیست. در فرهنگ ناشنوایان، به اشتراکگذاری اطلاعات ارزشمند است، بنابراین پرسیدن سوالاتی که ممکن است برای افراد شنوا بیش از حد شخصی به نظر برسد، بیادبانه تلقی نمیشود. علت این تفاوت این است که فرهنگ شنیداری عموماً فردی است و تاکید زیادی بر حریم خصوصی و فضای شخصی دارد. در مقابل، فرهنگ ناشنوایان جمعگرایانه است و ناشنوایان خود را بخشی از گروهی نزدیک و به هم پیوسته میدانند. به اشتراک گذاری اطلاعات جنبه مهمی از فرهنگهایی است که به این نوع پیوستگی ارزش میدهند.
افراد ناشنوا میتوانند بسیار صریح باشند
مشابه ارزشی که برای اشتراکگذاری اطلاعات قائل میشوند، افراد ناشنوا میتوانند با نظرات و پرسشهایی کاملا صریح و مستقیم، در مورد موضوعاتی که افراد شنوا ممکن است آنها را بیادبانه بدانند، صحبت کنند. به عنوان مثال، افراد ناشنوا اظهار نظرهایی مانند “چقدر چاق شدی، چی کار کردی؟!” را بیادبانه نمیدانند. در واقع، از نظر ایشان اظهار نظر نکردن در مورد یک تغییر آشکار مانند افزایش وزن میتواند بهعنوان بیتوجهی به نظر برسد. از طرف دیگر، در حالی که افراد شنوا ممکن است رفتار ناشنوایان را بیادبانه تفسیر کنند، افراد ناشنوا از اینکه شنوایان چگونه میتوانند اینگونه مبهم و اصطلاحا کادوپیچ حرف بزنند، گیج میشوند. مثلا، وقت انتقاد کردن یا نظر دادن، افراد شنوا اغلب بازخورد منفی خود را با عبارات مثبت “کادوپیچ” میکنند. برای افراد ناشنوا، این میتواند پیامهای متفاوتی داشته باشد، زیرا مشخص نیست شخص شنوا میخواهد چه پیامی را منتقل کند.
ناشنوایان رانندگان بهتری نسبت به افراد شنوا هستند
یک خرافه رایج در مورد افراد ناشنوا این است که از آنجایی که آنها نمیشنوند، باید رانندگان بدی باشند. با این حال، کاملا برعکس است. بر اساس آماری که توسط انجمن ملی ناشنوایان و دولت آمریکا جمعآوری شده، رانندگان ناشنوا نسبت به شنوایان رانندگان بهتری هستند. محیط رانندگی ایدهآل، محیطی آرام است (چیزهایی مثل صدای آهنگ بلند یا مکالمات تلفنی را در نظر بگیرید). به علاوه، شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه ناشنوایان دید محیطی بهتری نسبت به افراد شنوا دارند که مزیت بزرگی در هنگام رانندگی است.
نگاه کردن به صورت، نه به دستها، هنگام برقراری ارتباط
اگر اشاره افراد ناشنوا را نگاه کنید، متوجه خواهید شد که هنگام برقراری ارتباط به صورت یکدیگر نگاه میکنند، نه به دستها. افرادی که در حال یادگیری اشاره هستند، اغلب روی دستهای اشارهکننده متمرکز میشوند، که غیرطبیعی به نظر میرسد و میتواند مانع از برقراری ارتباط موثر شود. این به این دلیل است که حالات چهره برای برقراری ارتباط در زبان اشاره به اندازه استفاده از دستها مهم است و میتواند تأثیر زیادی بر معنایی که منتقل میشود داشته باشد. در واقع، حالات چهرهِ بدون احساس افرادی که در حال یادگیری اشاره هستند میتواند منبع سرگرمی در جامعه ناشنوایان باشد! مترجم قلابی مراسم یادبود نلسون ماندلا را یادتان میآید؟ یکی از دلایلی که مترجم قلابی به راحتی شناسایی شد، جدا از اشارههای چرند او عدم بیان کامل و حالت چهره خنثی او بود.
جلب توجه دیگران
برای جلب توجه دیگران، افراد ناشنوا ممکن است روی شانه شخصی ضربه بزنند. یا ممکن است روی یک میز ضربه بزنند. یا ضربه بزنند تا ارتعاشات باعث شود همه افراد حاضر در میز به سمت منبع ارتعاشات نگاه کنند. در یک محیط بزرگ یا کلاس درس، خاموش و روشن کردن چراغها روشی رایج برای جلب توجه همه است. در عموم فرهنگها بیادبی است که دستان خود را درست در مقابل صورت یک ناشنوا تکان دهید تا توجه او را جلب کنید. فقط به آرامی روی شانه آنها ضربه بزنید. با این حال، اگر برای ضربه زدن به شانه خیلی دور هستید، تکان دادن دست اشکالی ندارد. در اینجا برخی از اشتباهات رایجی که افراد هنگام تلاش برای جلب توجه یک فرد ناشنوا مرتکب میشوند، آورده شده است. اینها معمولاً نامناسب یا حتی بیادبانه در نظر گرفته میشوند:
- با عصبانیت روی زمین کوبیدن
- روشن و خاموش کردن چراغها زمانی که میخواهید توجه یک نفر را به خود جلب کنید و نه کل گروه
- ضربه زدن تهاجمی به شخصی که میخواهید با او صحبت کنید
- تکان دادن دست، درست در مقابل صورت شخص
- گرفتن دستهای شخص برای مجبور کردن او به توقف اشاره و توجه به شما (هرگز و هرگز دستان یک ناشنوا را به منظور متوقف کردن اشاره او نگیرید – مانند این است که کسی دست خود را روی دهان یک شخص شنوا بگذارد)
دانستنیهای زیادی درباره فرهنگ ناشنوایان و نکات مهمی برای برقراری ارتباط با ایشان وجود دارد که در این مقاله به چند مورد از آنها پرداخته شد. آگاه بودن افراد شنوا به این موارد موجب ارتباط موثر و راحتتری با ناشنوایان میشود.
منابع: